ایرانمان در دهههای اخیر، با چالشهای متعددی روبهرو بوده است، از تلاش برای کودتا و تجزیه و جنگ گرفته تا تحریمهای تحمیلی و فشارهای سیاسی و تهدیدات امنیتی. در میان این بحرانها، نقش رژیمصهیونیستی به عنوان پادوی رژیم امریکا در منطقه ما، بهعنوان یکی از عوامل اصلی بیثباتی غیرقابلانکار است. اقدامات این رژیم، از حمایت از گروههای تروریستی تا ترورهای متعدد، زندگی و رفاه هموطنانمان را تحت تأثیر قرار داده است. امروز، در حالی که مدافعان امنیت ایرانمان با تمام توان برای مقابله با این تهدیدات تلاش میکنند، اتحاد و انسجام ما، پشتوانه قوی برای تثبیت و توسعه این مسیر خواهد بود. برای درک عمق تأثیرات رژیمصهیونیستی بر کشورمان، کافی است مرور کنیم که از طریق حمایت از گروههای تجزیهطلب، جاسوسی سایبری و حتی عملیات خرابکارانه مانند ترور دانشمندان هستهای، تلاش کرده است پیشرفت علمی و اقتصادی ما را متوقف کند. یکی از بارزترین نمونههای این دخالتها، نقش شبکه جهانی صهیونیستی در تشدید تحریمهای اقتصادی است. این شبکه با لابیگری گسترده در امریکا و اروپا، فشارهای اقتصادی را به ابزاری برای تضعیف معیشت مردم تبدیل کرده است. افزایش قیمت کالاهای اساسی، کاهش ارزش پول ملی و محدودیت دسترسی به دارو و تجهیزات پزشکی، تنها بخشی از تبعات این سیاستها هستند.
علاوه بر مسائل اقتصادی، اقدامات رژیمصهیونیستی به امنیت روانی جامعه ایرانی نیز لطمه زده است. عملیات روانی این رژیم، از طریق رسانههای وابسته و شبکههای اجتماعی، سعی در ایجاد ترس، ناامیدی و تفرقه در میان مردم دارد. انتشار شایعات، بزرگنمایی تهدیدات و تحریف واقعیتها، بخشی از این جنگ روانی است که هدف آن تضعیف روحیه ملی و اعتماد عمومی به نهادهای کشور است. در برابر این تهدیدات و جسارت اخیر این باند تبهکار در جسارت به خاک ایران عزیزمان، مدافعان امنیت کشورمان، با شجاعت و تدبیر در حال مقابله با رژیمصهیونیستی و حامیان آن هستند. این عملیاتها نشاندهنده عزم جدی برای دفاع از منافع ملی است. در این میان، نقش مردم در حمایت از مدافعان امنیت و تقویت انسجام ملی، حیاتی است. حمایت از تلاشهای مدافعان امنیت، تنها به معنای تأیید اقدامات آنها نیست، بلکه تلاش برای حفظ آرامش و امنیت روانی جامعه است. امنیت روانی، به معنای ایجاد فضایی است که در آن مردم احساس امید، اعتماد و همبستگی داشته باشند. امروز دیگر مسئله امنیت تنها یک دغدغه نظامی یا سیاسی نیست، بلکه تمام اجزای کشور، از اقتصاد و فرهنگ تا رسانه و معیشت، درگیر جنگی ترکیبی و تمامعیار شدهاند. اینجا نقطهای است که نقش مردم، خصوصاً در جبهه اقتصاد، اهمیتی دوچندان مییابد. اگر تا دیروز فشارها در قالب تحریم و جنگ ارزی بود، امروز دشمن با سلاح آمده است و مدافعان امنیت در صف اول دفاع از ملت ایستادهاند. وظیفه ملی و عقلانی ما در این شرایط تاریخی، حفظ وحدت و انسجام ملی با محوریت مقاومت اقتصادی و پشتیبانی از جبهه امنیت کشور است. درک واقعیت میدان نبرد امروز مستلزم شناخت ماهیت دشمن است. هدف آنها، علاوه بر ایجاد رعب و ناامنی، برهم زدن چرخه تولید، بیثباتسازی اقتصاد ملی، ایجاد ترس در فضای کسبوکار و تحریک جامعه برای بیاعتمادی به نهادهای رسمی است. این یعنی جبهه اقتصاد، یک میدان واقعی جنگ است؛ میدان نبردی که هر کارگر، تولیدکننده، فروشنده و حتی مصرفکننده ایرانی در آن نقش مستقیم دارد.
در چنین شرایطی، حفظ انسجام ملی و تقویت اعتماد عمومی به بازار داخلی و همچنین خودداری از سوداگری و احتکار لازم است. حالا دیگر بحث فقط رشد و توسعه نیست، بلکه ایستادگی در برابر تجاوز دشمن است. هر فروشندهای که کالای اساسی را به قیمت عادلانه عرضه کند، هر کارفرمایی که کارگرش را در این بحران نگه دارد و هر مصرفکنندهای که اولویت را به کالای ایرانی بدهد، در واقع در جبهه نبرد اقتصادی در کنار مدافعان امنیت کشور قرار دارد. دولت نیز باید نقشآفرینی خود را با سرعت و شفافیت بیشتر ایفا کند. کنترل قیمتها، تسهیل تأمین مواد اولیه برای تولید، حمایت از اقشار آسیبپذیر و فراهمسازی بسترهای پایداری اقتصادی در وضعیت اضطراری از وظایف بیقید و شرط حاکمیت است. هرگونه ناکارآمدی، بیتفاوتی یا تأخیر در تصمیمگیری، به معنای آسیبپذیر شدن جبهه داخلی در برابر دشمن است. نکته کلیدی دیگر، جهاد تبیین اقتصادی است. باید مردم بدانند که در چه شرایطی قرار داریم و چرا همراهی آنها در این برهه تاریخی تعیینکننده است. باید شفاف توضیح داد که دشمن نهتنها بهدنبال حمله نظامی، بلکه بهدنبال نابود کردن امید مردم و زمینگیر کردن اقتصاد کشور است، از این رو همصدایی رسانهها، نخبگان، اصناف و فعالان اقتصادی در بیان حقیقت و تبیین وظیفه ملی، از اهمیتی فوقالعاده برخوردار است.
در روزهایی که سلاح به سمت شهرهای ما شلیک میشوند و مدافعان امنیت با جان خود سپر ملت شدهاند، کوچکترین بیثباتی در بازار، احتکار، افزایش خودسرانه قیمتها یا فرار سرمایه از کشور، خیانت به همان خونهایی است که برای امنیت این سرزمین ریخته میشود. اتحاد اقتصادی در این روزها یعنی عزم ملی برای ایستادگی در کنار امنیت ملی.
همچنین در شرایط کنونی که جامعه با تغییرات و تحولات مختلفی روبهرو است، حفظ آرامش و اطمینان عمومی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. مسئولان کشور با تأکید بر استمرار و تداوم خدمات حیاتی، بار دیگر اعلام کردهاند روند سوخترسانی به تمامی نقاط کشور بدون هیچ وقفهای و طبق روال گذشته ادامه خواهد یافت. این تضمین به معنای آن است که هیچ مشکلی در تأمین سوخت خودروها، نیروگاهها و سایر بخشهای مرتبط وجود ندارد و مردم میتوانند با خیالی آسوده به فعالیتهای روزمره خود ادامه دهند. علاوه بر آن، کالاهای اساسی و نیازهای پایه خانوارها به طور کامل تأمین میشود و هیچ کمبودی در بازار مشاهده نخواهد شد. مسئولان مربوط با هماهنگی کامل میان دستگاههای مختلف، زنجیره تأمین کالاهای ضروری را حفظ کردهاند تا هیچ خللی در دسترسی مردم به مواد غذایی، دارو و سایر مایحتاج روزانه ایجاد نشود. این موضوع باعث میشود خانوادهها نگرانی از بابت تأمین نیازهای خود نداشته باشند و با تمرکز بر زندگی عادی خود بتوانند برنامهریزی کنند. در حوزه خدمات بانکی نیز این اطمینان به مردم داده شده است که بانکها و مؤسسات مالی فعالیتهای خود را به صورت کامل و بدون وقفه ادامه میدهند و مردم میتوانند از خدماتی همچون برداشت و واریز پول، پرداخت قبوض، انتقال وجه و سایر امور بانکی بهرهمند شوند. بانکها با تمام توان در حال ارائه خدمات مطلوب و مطابق استانداردهای لازم هستند و در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذار نخواهند کرد، همچنین به مردم تضمین داده شده است در هیچ شرایطی ارائه خدمات بانکی مختل نخواهد شد و شعب بانکی، دستگاههای خودپرداز و خدمات آنلاین در دسترس خواهند بود. این تضمینها و اطمینانبخشیها از سوی مسئولان، نشانهای روشن از عزم جدی و پایدار دولت در حمایت از مردم و حفظ آرامش عمومی است. در شرایطی که اخبار و اطلاعات گوناگون میتواند باعث ایجاد نگرانی و اضطراب شود، توجه به واقعیتها و پیگیری از منابع رسمی، بهترین راهکار برای حفظ آرامش و اطمینان است.